برای شادی روح شهدا صلوات

قانون 513 جمهوری اسلامی


هرکس به پیامبر یا ائمه اطهار و حضرت فاطمه توهین کند حکمش اعدام است

script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : سه شنبه 9 خرداد 1391
زمان : 15:7
بخت النصر


 

 

.که مادرش که او را در اثر رابطه.از قضا؛ کودک زنده ماند و به مدت یک سال توسط ماده سگی تغذیه کرد.تغذیه او از شير سگ سبب می شود تا از نظر روحی، از دنيای آدميان به کنار رود و از.با اینکه این کودک زشت رو،به بيماری. در حالی که تا 12 سال در کنار مادر خویش به هيزم12 سال،به پيامبران خویش (دانيال و ارميا) خطاب کرد که از سرزمين بيت المقدس به سمت نينوا و بابل به نزد او بروید و از وی امان. پس آن دو پيامبر،پا به بابل گذاشتند و در پی فرمانبری از فرمان خداوند، به کمک نشانه هایی که» در یافت کرده بودند،در جستجوی او برخاستند.سرانجام،بخت النصر را یافتند و به او ابلاغ کردند که« خواهی شد.امروز ما از تو درخواست می کنيم؛تا آن زمان ما را در ميان بنی اسرائيل امان دهی» که به آنها امان دهد. پيامبران خدا به سمت بيت المقدس باز گشتند و به بنی اسرائيل خبر دادند که.به همين خاطر،زمينه قدرتمند شدن روز به روز بخت النصر، به خواست ،«! آدمی نابود خواهيد شد.در زمانی که بخت النصر،حاکم زندان شده بود،رسم بود که حاکم، زندانيان را به بيابان می فرستاد،تا پشته های خار بياورند و او نيز هر روز به آنها فرمان می داد. از آن پس، هر روز زندانيان را با سلاح های جنگی به سمت شهر می فرستاد و دستور می داد که تمامی انسانها را به وسيله سلاح های.زندانيانِ بخت النصر نيز،با سلاح های خود به شهرها وارد می شدند و هر که را که می دیدند، می کشتند. او به هيچ کس رحم نداشت، حتی مادرش را به.مردم و وزیران نيز که شاهد کشت و کشتارهای بی رحمانه بخت النصر بودند، به زودی تسليم و فرمانبردار او شدند و این گونه بود که این کودتا سبب. شاه هم که از حضور او ترس بسيار داشت و خونخواریهای او را دیده بود، مطيع فرمان جنگ.بخت النصر او را با سپاهی بزرگ به سوی مصر و شام فرستاد،تا جای به جای آن شهر را از ميان ببرند.وقتی خبر حرکت سپاهيان او به بيت المقدس رسيد،. بدانيد که عذاب او سخت »: ارميا و دانيال،باری دیگر،به بنی اسرائيل خطاب کردند. طولی نکشيد که سپاه بخت النصر به آن جا رسيد.و است.پس،به بيت المقدس پناه ببرید. چنانچه خداوند در این باره می فرماید: رسيد، بندگان سخت جنگجو و نيرومند خود را (چون بخت النصر) بر شما برانگيزیم تا آنجا که در درون خانه های شما نيز جستجو کنند.(سوره اسراء،ایه 5 »

تمام خانه های فقير و غنی، شریف و وضيع، اکابر و اصاغر را غارت نمود و همه خانه ها را ویران ساخت و حتی برای آنکه اثری از آن شهر نگذارد، دیوار و سور و باره شهر را از

جای کند و ویران نمود و تمام اموال و اثاثيه عتيقه قيمتی،مانند شيران مسی و قدح ها و طاوس ها و قدور و مجمرها و ظروف طلا و نقره و مس و فلزات قيمتی،همه را برد و

این لشگر کشی و درگيری توسط بخت النصر، قضایی الهی برای مجازات سرکشی های بنی اسرائيل از فرمان های خداوند متعال بوده است

فرمایند

هفتاد هزار بار ذخائر که با هفتصد و چهل و پنج نفر از آن یهود اسير کرده، به بابل برد.خداوند نيز در ایه دیگری می:

و قضينا الی بنی اسرائيل فی الکتاب لتفسدنّ فی الارض مرتين و لتعلنّ علوّا کبيراً؛و در کتاب

(تورات یا در لوح محفوظ) خبر دادیم و چنين مقدر کردیم که شما بنی اسرائيل،به

(

یقين دوبار در زمين فساد و خونریزی می کنيد و هر بار، به سرکشی بزرگی دست خواهيد زد.(سوره اسراء،ایه 4

بنی اسرائيل،دوبار،در کفر و گناه سرکشی کردند و هر دو بار،کيفری بسزا یافتند

کردند و این دو خونخوار،هفتاد سال فاصله زمانی با هم داشتند و هر دو،برای عبرت بنی اسرائيل آمدند و آنها را ادب کردند

.نخستين بار،به دست بخت النصر و بار دوم،به دست طيطوس که هر دو بيت المقدس را ویران.

سرانجام،پس از این کشت و کشتارها، بخت النصر با

شود، فردی به نام غود وليا را حاکم باقيمانده بنی اسرائيل در بيت المقدس قرار داد،اما چون او مردی بسيار ظالم و ستمگر بود، زنده نماند و به دست اسماعيل

شد

ميان او و بنی اسرائيل به یکباره قتل عام کند

و پس از یک کشتار دست جمعی، گروهی را اسير کرد و به بابل برگردانيد

745 نفری که اسيرشان کرده بود، به بابل بازگشت و از این پس که در نتيجه این کودتا توانسته بود،بر بنی اسرائيل چيره(ع) کشته.هنگامی که خبر کشته شدن غودليا به بخت النصر در بابل رسيد، به شدت غضبناک شد و تصميم گرفت تا یک تن از آن یهود زنده است از پای نایستد و تمامی آنها را.پس،باری دیگر جنگ در گرفت و هنگامی که او به بنی اسرائيل رسيد،آنها به سوی مصر کوچ کردند. بخت النصر نيز به مصر رفت.

در این زمان،دانيال

دست و بازو و سينه سيمين که دور آن از مس و دو ساق پای آن از آهن بود را دید که سنگی از دل کوه حرکت کرد و بر آن صورت فرود آمد،به طوری که هر دو قدمش

شکست و تمام صورتش چون غبار شد و بر باد رفت و آن سنگ،همچنان در جای او رشد کرد،تا اینکه به کوهی بزرگ تبدیل شد و تمام زمين را فرا گرفت

النصر تمامی تعبير خواب کنندگان و حکيمان بابل را به منظور تعبير خواب خویش فرا می خواند،اما از آنجایی که همگی از تعبير خواب وی فرو ماندند،دستور داد تا تمامی

حکيمان بابل را بکشند

به او بسپارد

(ع) نيز در ميان اسرا بود و راه آزادی نداشت،تا اینکه شبی رسيد که بخت النصر در خواب صورتی ترسناک و بسيار بزرگ،با رویی روشن، سری از طلا و.در این حال،بخت.اما دانيال با آگاه شدن از این تصميم بخت النصر در مورد حکيمان بابل،به نزد بخت النصر رفت و از او خواست حکيمان را ببخشد و تعبير خواب خویش را.

ای بخت النصر، تو بر تمام بنی اسرائيل و تمام دولتها برتری خواهی یافت و در اواخر،خداوند متعال،دولت و سلطنتی را ظاهر می سازد که

»: آنگاه،خواب او را چنين تعبير نمود

بخت النصر از تعبير خواب دانيال که خبر از پادشاهی در سرزمينی پهناوری می داد، بسيار خوشحال شد،بنابراین درخواست او را پذیرفت،بر او سجده کرد،به او پاداش فراوان

داد و از آن پس،او را حاکم تمام سرداران سپاه و حاکمان درگاه خودش قرار داد،کشور خودش را به دانيال بخشيد و او را رئيس الوزرای خودش خواند

توانست،تا به آسانی،مردم را به دین حضرت موسی

بدانند،تا زمانی که پيامبران برگزیده برای هدایت هستند،ستمکاران نيز برای انتقام از بيدادگران فرصت داده می شوند،تا قيام کنند و داد مظلوم را از ظالم،به نحو انتقام و کيفر

بگيرند گفته شده است

 

را،به مدت هفت سال،به شدت عذاب کرد و پس از آن هفت سال،بخت النصر بخش نامه ای صادر کرد که به خدای دانيال و ارميا،ایمان آورده است

 

این دولتها را محو خواهد نمود و تا ابد الدهر،پاینده خواهد ماند.دانيال هم در این فرصت(ع) دعوت کند. وجود این پيغمبر (دانيال) در حکومت استبدادی و ظالمانه بخت النصر،حجتی آسمانی بر مردم بود،تا:پس از گذشت چند سال از این خواب و به حکومت رسيدن دانيال در بابل،خداوند در ازای ستم های بخت النصر و به تسخير در آوردن تمامی دنيا، وی.

 

پنهانی با مردی حامله شده بود،پس از به دنيا آوردن فرزندش،او را از خود جدا و به کنار بتی سنگی در ميان شهر بابل به نام نصر رها کرد تا کسی از وجود کودکش آگاهی

 

نداشته باشد

 

 

نظر قوای جسمی بسيار نيرومند گردد پس از یکسال، باری دیگر به آغوش مادر خویش باز گشت و نزد او به سن هفت سالگی رسيد

 

 

آبله دچار بود و پاهایش از ناحيه زانو لنگ می زد،اما هيچ کودکی تاب پایداری در برابر زور و نيرومندی هایش را نداشت

 

 

شکنی سرگرم بود،خداوند بعد از

 

 

بگيرید؛چرا که این کودک روزی بر خاندان بنی اسرائيل قدرتمند خواهد شد

 

 

ای پسر، تو روزی بر خاندان بنی اسرائيل پيروزی خواهی یافت و توانا

 

 

بخت النصر نيز که از این خبر بسيار خشنود شده بود،عهد و پيمانی بست

 

 

اگر به درگاه خداوند متعال توبه نکنيد، تمامی شما به دست چنين

 

 

اما آنها سخنان دانيال و ارميا را جدی نگرفتند و از سخن آنها پيروی نکردند

 

خداوند فدا هم شد،تا اینکه او مُنشی مخصوص وزیر گردید،اما پس از چند سال کار برای وزیر، سمت او از منشی گری به حاکميت یک زندان که پنج هزار نفر زندانی داشت،

 

تغيير یافت

 

هيزم گردآوری کنند،سپس،سهم خزینه را می فرستاد و هيزم های باقی مانده را هم از آنها می گرفت،اما سرانجام،یک روز،پادشاه به سبب کمی سهم خزینه،بخت النصر را

 

رنجانيد،او نيز رویه خود را تغيير داد

 

 

خود از ميان ببرند

 

 

دست خود کشت

 

 

شد،تا بخت النصر،به آسانی بر شهر چيره گردد و بر تخت پادشاهی شاه بنشيند

 

 

بخت النصر شد

 

 

ای مردم بنی اسرائيل، بخت النصر را خدا از خشم آفریده و او بر هيچ کس رحم نخواهد کرد

 

 

بنی اسرائيل،همگی در بيت المقدس گردآمدند و مشغول خواندن تورات شدند

 

 

هفتاد هزار نفر از اهالی مصر به دست آنها کشته شدند و مسجد اقصی و همه کتاب های تورات نابود شد

 

 

فاذا جاء وعد اولهما بعثنا عليکم عباداً لنا اولی باس شدید فجاسوا خلال الدیار و کان وعداً مفعولاً؛پس چون تحقق وعده انتقام ما به سزای نخستين بار از آن دو سرکشی فرا

 

بخت النصر که از جبارترین، ستمکارترین و خونخوارترین پادشاهان دنيا به شمار می آمد،فرزند یکی از پادشاهان بابل در زمان ارميای پيامبر بود

 

 

(

بخت النصر بيت المقدس را فتح کرد و آتش به خانه خدا زد و از بيخ و بن ویران نمود و تمام نسخ تورات را،هر کجا رفت آتش زد،چنانچه حتی یک نسخه از تورات نبود و نماند و

script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: آرشیو مقاله، بخت النصر، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : سه شنبه 9 خرداد 1398
زمان : 14:54
صوفیه در آبادان


بسم الله الرحمن الرحیم

صوفیان با برنامه هایی که در کشور دارند سعی در جلب توجه  مینمایند و شاید این روشی برای تبلیغ صوفی گری باشد انها که بیشتر شغل ازاد دارند و تعدادی کثیری از انها  مغازه دار هستند نماد ها و علائم خود را حول محل کار خود نمایان کرده اند و با معنوی نشان دادن خود سعی در جلب توجه جوانان وکشاندن انها به این انحراف اشکار است . 

 

script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: صوفیه در آبادان، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : سه شنبه 29 فروردين 1398
زمان : 21:1
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی جنایت رژیم صهیونیستی


اعراب نباید به كمتر از برداشتن محاصره‌ی غزه قانع شوند این کار نمادین باید در دهها شكل دیگر بارها تكرار شود

حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی امروز در پیامی، حمله جنایتكارانه و قساوت آمیز رژیم صهیونیستی به كاروان دریائی امدادی و بشردوستانه را ، حمله به افكار عمومی و وجدانهای بشری از سراسر جهان خواندند و تاكید كردند: امروز فلسطین دیگر نه مسئله عربی و حتی نه فقط اسلامی، بلكه مسئله حقوق بشری جهان معاصر است و حامیان این رژیم سفاك و گستاخ بویژه آمریكا، انگلیس و فرانسه جداً باید پاسخگو باشند.

 

script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: آرشیو مقاله، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : دو شنبه 19 دی 1390
زمان : 22:54
غزه در خون


script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: آرشیو عکس، رزمندگان غزه، شهدای غزه، غزه در خون، مسجد الاقصی، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : دو شنبه 26 اسفند 1398
زمان : 20:9
جنگ22روزه


جنگ22روزه
 

 


 

هفتم دي ماه سالروز حمله اسرائيل به غزه و شروع جنگي است كه جنگ 22 روزه غزه نام گرفت. اسرائيل با هدف حذف مقاومتجنگ 22 روزه را شروع كرد. شواهد و قرائن مي گويد كه رژيم صهيونيستي باور كرده بود و اين باور را به شهروندان غاصب خود نيز باورانده بود كه طي يك دوره كوتاه 7 تا 10 روزه جريان مقاومت را از ميان برمي دارد و يا آنكه آن را تا آنجا تضعيف مي كند كه توانايي مخالفت با طرح هاي اسرائيلي- آمريكايي نداشته باشد. بر اين اساس عمليات نظامي خود را در سه مرحله عمليات هوايي، عمليات زميني «الف» و عمليات زميني«ب» طراحي كرد. مدت زمان عمليات هوايي را حداكثر 4 روز و مدت زمان هر مرحله از عمليات زميني را حداكثر سه روز در نظر گرفته بودند. مرحله اول عمليات به گونه اي طراحي شده بود كه با بمباران حدود 300 نقطه از غزه، مقاومت زمينگير شده و عناصر آن به صيدهايي در دسترس تبديل شوند.

هدف اصلي اسرائيل نابودي گروه حماس و انتقام از شكست كنفرانس آناپوليس و نيز تسلط و چيرگي بر نوار غزه و سپردن آن به دست تشكيلات خودگردان بود. ولي آنچه اكنون شاهد آن هستيم، اين است كه نه تنها گروه حماس همچنان تشكيلات و افراد خود را در زير بمباران هاي شديد دشمن حفظ نموده، بلكه با شبكه تلويزيوني الاقصي، توانست صداي خود را از زير بمباران ها به گوش همه مردم برساند و تا آخرين لحظات برقراري آتش بس نيز موفق شد تا به پرتاب راكت ها در مقابله با تهاجم ارتش اسرائيل به سرزمين فلسطينيان ادامه دهد.

ارتش رژيم صهيونيستي در طرح خود كه با آمريكا و برخي از سران كشورهاي اروپايي و عربي هماهنگ نموده بود، حداكثر دو هفته زمان براي رسيدن به اهداف فوق در نظر گرفته بود.مرحله نخست عمليات به مدت يك هفته ادامه يافت و جنگنده هاي F16 ساخت آمريكا با روزانه حدود بين 60 تا 130 حمله هوايي توانستند در همان روزهاي نخست حدود 300 ساختمان اداري، دولتي، حزبي و خدماتي مربوط به حماس را كه از قبل شناسايي كرده بودند، منهدم و با خاك يكسان كنند. در ادامه عمليات هوايي به برخي از ساختمان هاي ديگر كه متعلق به مردم بود نيز حمله ور شدند و تعداد زيادي از مردم را به خاك و خون كشيدند. ساختمان ها را به گونه اي ويران و منهدم كردند، گويي اين كه در منطقه زلزله آمده است. در مجموع گفته مي شود حدود 5 هزار ساختمان منهدم و تمام زيربناهاي نوار غزه ويران و بيش از دو هزار ميليارد تومان خسارات مستقيم به مردم فلسطين وارد شده است.

در مرحله دوم، نيروي زميني ارتش اسرائيل با فراخوان 60 هزار نفر نيروي ذخيره و با استعدادي در حد 7 تيپ، حمله به نوار غزه را آغاز كرد تا بتواند كلِّ سرزمين غزه را اشغال و به تصرف خود درآورد. پس از گذشت دو هفته از حملات پي درپي نيروهاي ويژه به نام «گولاني» و واحدهاي زرهي ارتش اسرائيل به نوار غزه كه از شش محور انجام شد، آنها تنها توانستند در زمين هاي كشاورزي و دشت هاي صاف و با تخريب منازل مردم در اين منطقه، پيشروي اندكي نموده و به دروازه شهرهاي بزرگي همچون غزه، خان يونس و رفح برسند.

بر اساس اطلاعاتي كه خود اسرائيل منتشر كرده است 600 نقطه از مراكز حساس منطقه كوچك غزه را زدند. اما وقتي روز 13 دي ماه فرا رسيد كابينه امنيتي رژيم صهيونيستي دريافت كه آسيب چنداني به مقاومت حماس وارد نشده است و شليك موشك هاي آن نه تنها ادامه دارد بلكه هر روز به برد آنها افزوده شده است. نكته مهم ديگر اين بود كه جريان مقاومت فلسطيني منطقه جنگي را از نظر خدمات رساني، امور درماني و مديريت و سازماندهي و اداره جنگ به خوبي اداره كرده بود و هيچ نشانه اي از اضطراب در مقاومت و دولت برآمده از آن مشاهده نمي شد.

ارتش اسرائيل در تمام محورهاي تهاجم خود نتوانست حداكثر بين 500 تا 1500 متر بيشتر وارد نوار غزه شود، زيرا در همه جا با مقاومت شديد مردم و رزمندگان فلسطيني روبه رو شد. آنها حتي كمترين عرض نوار غزه كه حدود 4 كيلومتر مي باشد را نيز نتوانستند طي كرده و خود را به درياي مديترانه برسانند و با نيروهايي كه از طريق دريا در ساحل غزه پياده شده بودند الحاق نمايند.

بنابراين مي توان گفت كه ارتش اسرائيل در اين جنگ، شكست سختي را از ناحيه مقاومت مردم فلسطين متحمل شده است و ناچار گرديده كه به صورت يك جانبه جنگي را كه خود، آغاز كرده بود، پايان دهد. اين شكست خفت بار در حالي براي رژيم صهيونيستي اتفاق افتاد كه در هفته اول جنگ، تصور سران اين رژيم آن بود كه قطعاً آنها در اين جنگ پيروز بوده و مقاومت فلسطيني و سازمان حماس را از بين خواهند برد.
script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: جنگ 22 روزه، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : دو شنبه 28 شهريور 1398
زمان : 15:48
شهید عزالدین قصام




هفتاد سال پیش یا بهتر است که بگوییم در 19 نوامبر سال 1935 شیخ مجاهد عز الدین قسام به شهادت رسید. شهادت قسام رویدادی گذرا نیست، بلکه نقطه عطفی در تاریخ فلسطین به شمار می آید. شهادت ایشان آتش مبارزه علیه استعمار انگلیس را طی سال های 1936 تا 1939 شعله ور ساخت؛ استعماری که در آن زمان نقش بزرگی در تسهیل روند مهاجرت یهودیان جهان به فلسطین داشت.
تقریبا تمامی تاریخ نگاران و تحلیل گران سیاسی بر این نکته اتفاق نظر دارند که شیخ عز الدین قسام در تبلیغ دین شیوه خاص و منحصر به فرد خود را داشت و راهبر جنبشی جهادی بود که از همه جبهه های مبارزه زمان خود گوی سبقت را ربوده بود. این شیوه منحصر به فرد در پروراندن نسلی مجاهد، جلوه گری می کرد. ایشان با تشکیل جلسات سری در خانه خود و برخی دوستانش، عده ای را انتخاب و آنان را برای جهاد آماده می کرد. ایشان از این عده یگان های عملیاتی تشکیل می داد. در این یگان ها تنها افراد مومن که آماده جانفشانی بودند، حق عضویت داشتند.
هنگامی که این گروه جهادی تشکیل شد، به یگان های مختلف تقسیم گردید. هر یگان، ماموریتی خاص داشت. این یگان ها عبارتند بودند از: یگان خرید اسلحه، یگان جمع آوری اطلاعات و نظارت بر تحرکات نیروهای انگلیسی و یهودی، یگان آموزش نظامی، یگان تبلیغ در مساجد و جلسات آموزشی که مهترین کار آن دعوت به جهاد بود، یگان فعالیت های مردمی و ارتباطات سیاسی، یگان جمع آوری اموال، اعضا و یاران و یگان حمایت از خانواده های شهدا و بازداشت شدگان.
به دنبال آماده سازی و پرورش مبارزان، عملیات های فدایی آنان بر ضد شهرک های اشغالی یهود و اشخاص مورد نظر با هدف راندن یهودیانی که از خارج وارد فلسطین شدند، آغاز گردید.
اگر ملت فلسطین امروز توفیق ملاقات با شیخ المجاهدین و یاران وفادارش را ندارد، اما می تواند سیمای نورانی ایشان را در مجاهدان گردان های شهید عز الدین قسام و عملیات های جهادی آنان که دشمن صهیونیستی را به فرار از نوار غزه وادار کردند،در باریکه غزه و اردوگاه های خان یونس، رفح، النصیرات و شهرها و شهرک ها و روستاهای کرانه باختری مشاهده کند.
بی شک تجربه جهادی شیخ عزالدین قسام الهام بخش همه مجاهدان فلسطینی می باشد؛ زیرا امثال شیخ قسام پیوسته متولد می شوند و این امر نشأت گرفته از سنت خداوند در مورد بندگان صالح خود است.
 
تاکید گردان های قسام بر پیمودن راه شیخ
گردان های شهید عز الدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس که به یمن نام مبارک شیخ قسام و پایبندی به اصولی که تا رسیدن به لحظه پرافتخار شهادت بدان پایبند بود، این نام را برای خود برگزید و در سالروز شهادت شیخ المجاهدین بر ادامه راه جهاد و مقاومت تا آزادی فلسطین تاکید و اعلام می کند که راندن اشغالگران از نوار غزه نخستین ثمره این جانفشانی هاست و مقاومت تنها راه آزادی بقیه اراضی اشغالی فلسطین به شمار می آید.
این گردان ها طی بیانیه ای در هفتادمین سالگرد شهادت شیخ قسام اعلام کرد: ملت فلسطین به ویژه جنبش حماس و شاخه نظامی آن، در این روز بزرگ و فرخنده، خاطراتی به یادماندنی را در اذهان خود مرور می کند. شاخه نظامی جنبش حماس به نام مبارک این رهبر ظفرمند و صاحب اصلی این خاطرات عطرانگیز و به یادماندنی نامیده شده است؛ رهبری که از زمان آغاز حمله اشغالگران جنایت پیشه به کشورهای عربی، لحظه ای رنگ آرامش و راحتی را به چشم ندید و به همراه گروهی از برادران مخلص خود به تنویر افکار ملت و دعوت از آنها به جهاد پرداخت و خود نیز دوشادوش آنان مبارزه کرد و در نهایت بهترین رشادت ها و دلیری ها را از خود به نمایش گذاشت.
ارواح طیبه و جان های پاک از سوریه تا فلسطین به یکدیگر نزدیک شدند و یکدیگر را در آغوش گرفتند. خاک مقدس جنین این پیکر پاک را که تا آخرین لحظه زندگی، از تسلیم شدن سرباز زد، در خود جای داده است. ایشان یگانه فرمانده و رهبری ربانی است که عملیات جهادی خود را با گروهی اندک از افراد مومن و مخلص در برابر جائران زمان آغاز کرد. این گروه اندک نیز با خون خود نقشه پیمودن راه را ترسیم کردند که در نهایت به تشکیل ارتش بزرگ و دلیر قسام منجر شد؛ ارتشی که رژیم منفور صهیونیستی هم اکنون از آن واهمه دارد و از آن بسیار حساب می برد. نام گردان های قسام برگرفته از نام مبارک این رهبر بزرگ است و تحت تاثیر او، در کنار قرآن کریم سلاح را بر دوش خود حمل می کند. انسان های بزرگ و شریف به سیرت این فرمانده بزرگ اقتدا کرده اند و با نیرو گرفتن از خداوند بلند مرتبه، به جنگ با دشمنان برخاسته اند و با نیروی عقیده و ایمان، با دشمنان خدا مبارزه کرده اند و در این راه ملامت ملامت گران هیچ تاثیری در روحیه آنان نگذاشته است. آنان صبر و ثبات خویش را از شیخ عزالدین قسام آموخته اند ؛ مردی شجاع که در زمان او تعداد انسان های شجاع و مبارز انگشت شمار بودند.
امروز با گذشت هفتاد سال یاد و خاطره شهیدی را زنده نگه می داریم که امتی و ملتی را زنده کرد و حال آنکه افراد بسیاری در درون یک امت ظهور می کنند، اما با گذشت زمان یادی از آنان نمی شود. رهبری باید اینچنین باشد و اینچنین است که بزرگان نام خود را با خون سرخ شان ماندگار می سازند ؛ خونی که نقشه میهن سلب شده را ترسیم می کند، صبح نوید را فریاد می زند و طلوع فجر را نشان می دهد. با وجود چنین مجاهدان پاک دامن و شریفی، انصاف نیست که تاریخ به دروغ نوشته و اسامی قهرمان های خیالی و پیروزی های موهوم آنان، میان مردم این سرزمین مقدس منتشر شود.
 این سرزمین مقدس که به خون یاران و شهدای اسلام آغشته شده است، تنها عزت و افتخار و سربلندی زیبنده آن است و نه تسلیم شدن و سر فرو آوردن در برابر ظلم و ستم. این سرزمین هرگز بر سر حقوق و مقدسات خود سازش نمی کند و این همان رسالت شیخ مجاهدان قسامی است که گردان های قسام آن را بر عهده گرفته است و سرانجام به پیروزی بزرگی دست یافت که آزادی غزه نخستین ثمره آن و در آینده نیز تضمین کننده آزادی تمامی اراضی اشغالی فلسطین به شمار می آید.
شهادت شیخ عزالدین قسام پیام و رسالتی آشکار به همه کسانی است که به وعده های پوشالی و دروغین دشمن صهیونیستی دل بسته اند. پیام ایشان حاوی این مفهوم است که اگر امتی بخواهد حقوق و عزت و کرامت خود را باز پس گیرد، جز راه جهاد و مقاومت راه دیگری ندارد.
شیخ قسام تا آخرین لحظه عمر مبارک خود مبارزه کرد و شهادتین را در سرزمین مبارک فلسطین در جنگل های یعبد به دور از ولادتگاه خود در جبله واقع در سوریه بر زبان آورد؛ چرا که سرزمین فلسطین هنگام اسارتش آه و ناله سر داده بود، بنابراین شیخ در حالی که سلاح خود را در دست داشت به فریاد جانسوز میهن خود و ندای عقیده که حد و مرزی را نمی شناسد، لبیک گفت. آری! گردان های شهید عز الدین قسام شاخه نظامی جنبش مقاومت اسلامی حماس با مزین شدن به نام مقدس این شهید بزرگوار پیوسته با عملکرد درست خود یاد و خاطره ایشان را در اذهان زنده نگه می دارند و این جمله مشهور ایشان "سرانجام جهاد، پیروزی یا شهادت است" را سر لوحه مبارزات خود قرار داده اند.
زندگی نامه عز الدین قسام
شیخ عز الدین قسام به سال 1882م. در شهرک جبله واقع در نزدیکی شهر اللاذقیه در سواحل سوریه در خانواده ای با تقوی و روستایی دیده به جهان گشود. پدرش شیخ عبد القادر مصطفی قسام از کارمندان حوزه علوم شریعت اسلامی بود و مادرش حلیمه قصاب، در یک خانواده تحصیل کرده و مذهبی پرورش یافته بود. پدر قسام به کار تدریس اهتمام ویژه ای داشت. عبد القادر در مکتب خانه روستا به اهالی آن قرآن کریم، زبان عربی، خط و ریاضیات آموزش می داد و با یاد دادن سرودهای دینی، روحیه جهاد و حماسه را در میان ساکنان روستا بر می انگیخت. وی همچنین برای مدتی بازپرس ویژه دادگاه بود.
عز الدین قسام در مکتب خانه روستا خواندن، نوشتن و تلاوت قرآن را آموخت و در این زمینه از تمامی هم سن و سالان خود برتر بود. پس از مدتی به دانشگاه الازهر مصر رفت و در جلسات درس شیخ محمد عبده شرکت کرد و بدین ترتیب روح تشنه خود را از دریای علم و معرفت سیراب کرد. قسام در اغلب جلسات درس دانشگاه شرکت می کرد و بیش تر اوقات خود را در کتابخانه ها می گذراند. وی در کنار فراگیری علم، نیز به جنبش های آزادی خواه توجه خاصی داشت. او دریافته بود که اسلام دین عزت، اقتدار، آزادگی و جهاد است.
قسام در مصر با استعمار انگلیس و سلطه آن بر ملت و ذخایر ملی این کشور آشنا شد و در همان وقت در اندیشه ضرورت مبارزه با "فئودالیسم" و نیروهای استعمارگر بود. به اعتقاد وی، این دو معضل دو روی یک سکه هستند. ظلم و ستم اگر منتشر شود، انسان ها و آبادانی ها را از بین می برد. مشاهده این گونه مسائل غیر اخلاقی وی را به شهرک جبله کشاند و خاطرات محنت های خانواده و هموطنانش اعم از بیسوادی و اوضاع وخیم اقتصادی را در ذهن او زنده کرد.
 
فعالیت آموزشی قسام
در سال 1906 عزالدین قسام پس از ده سال علم اندوزی و کسب معرفت در الازهر و اخذ دانشنامه از این دانشگاه به جبله بازگشت. از آنجا برای آشنا شدن با شیوه تدریس در دانشگاه های ترکیه به این کشور سفر کرد. پس از بازگشت از ترکیه مانند پدرش در مسجد سلطان بن ادهم قطب الدین به تدریس مشغول شد.
وی به کودکان روستای جبله خواندن، نوشتن، حفظ قرآن کریم و علوم حدیث آموخت و در مسجد المنصوری واقع در مرکز این روستا، نماز جمعه به پا می داشت. مردم همگی شیفته خطبه ها و نحوه تدریس وی شده بودند. طولی نکشید که شهرت و آوازه شیخ قسام در مناطق مجاور منتشر شد. وی مفاهیم اسلام را با درک عمیق و گسترده خود، به مردم تبلیغ می کرد و این گونه طرفداران بسیاری به دست آورد و در میان مردم مقام و منزلت ویژه ای پیدا کرد.
 
مبارزه با اشغالگران فرانسه در سوریه
هنگام ورود نظامیان فرانسه به سوریه در سال 1920، مبارزات قسام با اشغالگران در ساحل شمالی سوریه آغاز شد. ایشان و مرحوم عمر بیطار از طلایه داران جهاد مسلحانه در سال های 1919 تا 1920 بودند.
وی سوریه را ترک کرد. سپس خانه خود را که کل دارایی او به شمار می آمد، فروخت و با پول آن بیست و چهار قبضه تفنگ خرید. پس از آن خانواده خود را به طرف منطقه ای کوهستانی فرستاد. فرانسوی ها تلاش کردند تا با دادن پیشنهادهایی فریبنده نظیر دادن پست و مقام های عالی، شیخ را از ادامه مبارزه بازدارند، اما او به تمامی این پیشنهادها پاسخ رد داد. اصرار قسام بر مقاومت دادگاه نظامی فرانسه در اللاذقیه را بر آن داشت تا حکم اعدام وی و شماری از یارانش را صادر کند. سپس شیخ به منظور رها شدن از تعقیب فرانسوی ها به دمشق و از آنجا به فلسطین رفت.
 
قسام در فلسطین
قسام و یارانش در حیفا سکونت گزیدند و خانواده های آنان در منزلی در محله قدیمی این شهر در کنار یکدیگر زندگی کردند. این محله پناهگاه کشاورزان فقیری بود که در نتیجه حمله اشغالگران، خانه های شان در روستاها تخریب و موطن مهاجران یهودی شده بود.
 قسام برای بهبود اوضاع معیشتی کشاورزان، تلاش بسیاری نمود. وی با برپایی کلاس های شبانه به مبارزه با بی سوادی برخاست. اندکی نگذشت که کشاورزان ساکن منطقه شمالی و کارگران به شیخ احترام ویژه ای گذاردند و شیفته اخلاق و منش خداپسندانه وی شدند.
قسام در مدرسه اسلامی حیفا به تدریس مشغول شد و دانش آموزان را به آینده سرزمین خود در سایه اشغالگری آگاه کرد. وی با موافقت حاج محمد امین الحسینی مفتی قدس و رهبر جنبش ملی فلسطین، امام جماعت و خطیب مسجد استقلال شد. قسام با شیوه خاصی که داشت، به تنویر افکار عمومی فلسطینیان مشغول شد و آنان را از تهدیدات فراروی شان مطلع کرد و همواره این جمله را تکرار می کرد که" یهودیان برای نابودی ملت فلسطین و تشکیل دولتی یهودی تنها منتظر یک فرصت هستند" شیخ قسام در مساجد در میان نمازهای پنجگانه، جلسات درس برگزار می کرد. وی از این فرصت استفاده می کرد و مبارزان را برای نبرد آماده می کرد. وی در برنامه های خود همواره کیفیت را بر کمیت ترجیح می داد.
هنگامی که تهدیدات حمله نیروهای انگلیسی به فلسطین افزایش یافت، قسام "جمعیت جوانان مسلمان" را تاسیس کرد و در آن جوانان مسلمان را پرورش داد و آنان را از قید و بند انحراف و خودباختگی ناشی از اوضاع دشوار اقتصادی و سیاسی آن زمان آزاد و به کار و تلاش برای حمایت از میهن دعوت کرد.
وی با رهبران شهرهای مختلف فلسطین در تماس بود و از این راه توانست عده زیادی از جوانان را به سازمان جهادی خود جذب کند.
قسام در سال 1930 مدتی در دفتر ازداوج و طلاق دادگاه حیفا فعالیت کرد و از راه آن موفق شد تا با قشرهای مختلف جامعه از جوانان گرفته تا سالخوردگان، کشاروزان، کارگران، دانشجویان و کارمندان ارتباط برقرار کند. این  مساله نقش بسزایی در گسترش و توسعه دامنه سازمان جهادی او داشت.
 
فعالیت های جهادی
عملیات مبارزان قسامی تنها به حمله به شهرک های اشغالی صهیونیست ها خلاصه نمی شد و همانطور که استاد امیل الغوری در کتاب خود با عنوان "فلسطین در گذر شصت سال" مطرح کرده است، این عملیات ها همچنین شامل تعقیب و شکنجه کسانی می شد که علیه ملت و مصالح آن خیانت می کردند نظیر همکاری با رژیم صهیونیستی، جاسوسی برای سازمان اطلاعات انگلیس یا فروش اراضی به یهودیان و دلالی برای آنان.
مبارزه با گشتی های ارتش و پلیس، بستن راه ها و حمله به قرارگاه های ارتش و مراکز پلیس، حمله به نگهبانان شهرک های یهودی نشین و بمب گذاری، از دیگر اقدامات مبارزان قسامی شمار می آمد.
هنگامی که عملیات های قسام بسان روحی تازه در کالبد فلسطینیان دمیده شد و آنان را به تکاپو واداشت، دولت انگلیس اعلام کرد که هر کس درباره مجریان این عملیات اطلاعاتی ارائه دهد، پاداش خوبی دریافت خواهد کرد.  این عملیات در واقع در دل و جان یهودیان رعب و وحشت افکنده بود. یهودیان نخستین باری بود که می دیدند علیه شان عملیات های نظامی صورت می گیرد.
 دولت انگلیسی و یهود از ترس این عملیات ها جاسوس های خود را در مناطق مختلف مستقر کردند و با کمترین شک نسبت به کسی، او را بازداشت می کردند.
بدین ترتیب تحرکات و فعالیت های گروه قسام با مشکلات متعددی مواجه گردید. پلیس انگلیس توانست درباره نیرو و تجهیزات نظامی و مکان عملیات این گروه اطلاعاتی جمع آوری کند.
 
شهادت شیخ عز الدین قسام
دکتر مصطفی کبها پژوهشگر فلسطینی در خصوص نحوه به شهادت رسیدن شیخ قسام می گوید:«نیروهای قسام در روز دوم یا سوم نوامبر سال 1935 از حیفا خارج شدند و به طرف کوه های کرمل در نزدیک روستاهای حیفا و جنین رفتند.»
وی می افزاید که گروهی متشکل از 14 مبارز به دو یگان تقسیم شدند. یگان نخست تحت فرماندهی قسام و یگان دیگر تحت فرماندهی شیخ فرحان سعدی معاون قسام قرار داشت. کبها مسائل امنیتی را عامل این تقسیم بندی اعلام و هرگونه اختلاف میان قسام و معاون خود را که به تسریع در اعلان جنگ انجامیده بود، رد کرد.
اوضاع بر وفق مراد شیخ قسام پیش نرفت، روزی یکی از هواداران شیخ به یک دستگاه خودروی گشتی انگلیس تیراندازی و بدین ترتیب عملیات نیروهای شیخ پیش از انجام نخستین مرحله نقشه لو رفت به عبارت دیگر زمان نبرد مسلحانه را تسریع بخشید. سپس نیروهای پلیس انگلیس مبارزان قسام را در جنگل های "شیخ زید" واقع در نزدیکی "یعبد" دستگیر کردند.
این پژوهشگر فلسطینی همچنین می افزاید که با لو رفتن مخفیگاه گروه قسام و رسیدن نیروهای پلیس به آن، عده ای مزدور عرب از شیخ و طرفدارانش خواستند تا تسلیم شوند، اما شیخ هرگز تسلیم نشد و از یاران خود خواست تا افتخار شهادت را بر خواری ترجیح دهند و چنین نیز شد.
 
از عز الدین قسام تا احمد یاسین
عونی فرسخ یکی از نویسندگان عرب می گوید: شهادت قسام بازتاب وسیعی در میان فلسطینیان داشت و آثار آن در تشییع باشکوه پیکر پاک این شهید در حیفا کاملا نمایان بود.
 پیکرهای پاک شهید قسام، شهید یوسف عبد الله زیباری و سعید عطیه المصری (از یاران نزدیک قسام) مسافت پنج کیلومتر بر دوش فلسطینیان حمل شدند و در خلال آن تشییع کنندگان بدون توجه به تیراندازی نیروهای پلیس و نظامیان انگلیسی، با آنان درگیر و بر اثر این درگیری عده ای شهید یا زخمی شدند.
 
شیخ احمد یاسین
شبتای تیبیت از تاریخ نگاران صهیونیستی در کتاب خود "بن گوریون و عرب ها "می نویسد:"بن گوریون بابت مرگ شیخ قسام شدیدا متاثر شد. وی بر این باور بود که هر یک از رهبران عرب ملت خود را قربانی مصالح شخصی خویش خواهد کرد، اما این نخستین باری است که یک رهبر عربی جان خود را برای حفظ آرمان و اصول خود فدا می کند. لذا این مساله به عرب ها قدرت بسیاری می بخشد. بن گوریون به خوبی می دانست که از این به بعد چنین شهادت هایی از پی هم خواهد آمد و صدها و هزاران نفر همچون قسام آماده می شوند که جان خود را فدای آرمان های خویش کنند.»
 بن گوریون همچنین معتقد بود که شهادت قسام، انگلیس و جنبش صهیونیستی را وارد مرحله تازه ای از درگیری با عرب ها خواهد کرد؛ مرحله ای که در آن چاره ای جز تشکیل ائتلاف میان انگلیس و رژیم صهیونیستی نبود.
این نویسنده عبری در ادامه می گوید: «شهادت قسام نه تنها در میان مقامات رژیم صهیونیستی بازتاب گسترده ای داشت، بلکه این شهادت همچنین تاثیری عمیق در میان محافل فلسطینی گذاشت. جمال الحسینی رهبر حزب عربی و مرد شماره دو رهبری جنبش ملی پس از مفتی قدس، پس از رفتن به خانه الزیباری و مشاهده فقر و بدبختی یاران قسام و خانواده شان در  روزنامه "الحزب" اتحادیه عرب نوشت:"انقلاب قسام انقلاب علیه تمامی ما است؛ چرا که هر یک از ما مدعی است که در قلبش ایمان و اخلاص و اراده ای قوی وجود دارد، اما با ترس و نگرانی اعلام می کند که خانواده ای پر تعداد دارد و می ترسد که اگر به میدان نبرد برود، خانواده اش دچار ننگ و عار و سرانجام مرگ شود و دیگر نتواد بر مشکلات فایق آید.  قسام و یارانش این سخنان را می شنوند و علیه آن قیام می کنند و بیرون می روند... از کجا بیرون می روند؟ از لانه هایی که در آن تکه های گوشت وجود دارد درست مانند جوجه گنجشک هایی که منتظر گرفتن غذا از منقار مادرشان است تا گرسنگی و تشنگی خود را برطرف کند.
قسام و طرفدارانش از این لانه ها برای حفظ مبدأ و احقاق حق و اعتلای منزلت ایمان خارج شدند و اکنون ما با دیدن این همه فداکاری تنها کاری که از دستمان بر می آید این است که خود را سرزنش و گونه های مان را از شرم و حیا سرخ کنیم. از خداوند می خواهیم که دل های مان را با چنین نور ایمانی منور سازد.»
در پایان این کتاب آمده است:" اگر جمال الحسینی تاکنون زنده بود و از منزل شیخ احمد یاسین، پس از شهادتشان، دیدن می کرد یقینا همان جملاتی را تکرار می کرد که پس از رفتن به خانه زیباری، دوست و همسنگر قسام، آنها را بر زبان آورده بود."     
 
script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: شهید عزالدین قصام، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : دو شنبه 28 شهريور 1398
زمان : 15:19
تاریخچه غزه


تاریخچه غزه
پس از شکست نیروهای امپراتوری عثمانی از بریتانیا در طول جنگ جهانی اول، دولت وقت بریتانیا در ۲۵ آوریل ۱۹۲۰ میلادی کنترل نوار غزه را به همراه دیگر سرزمین‌های فلسطین برعهده گرفت و با تشکیل یک سیستم حکومتی تحت عنوان قیومیت بریتانیا بر فلسطین به کنترل نوار غزه و دیگر سرزمین‌های فلسطین پرداخت. پس از جنگ استقلال اسرائیل در سال ۱۹۴۸ میلادی و تأسیس کشور اسرائیل در بخشی از سرزمین‌های تحت قیومیت بریتانیا و تصرف نوار غزه توسط ارتش مصر، پیمان صلح موقت ۱۹۴۹ میان اسرائیل و مصر، اردن، سوریه و لبنان به امضا رسید که بنابر مفاد آن مرزهای اسرائیل و فلسطین مشخص شده و نوار غزه تحت کنترل کشور مصر قرار داشت. این عهدنامه تا آغاز جنگ شش روزه در سال ۱۹۶۷ و شکست اعراب، تحت اشغال نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل درآمد.
 

script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: تاریخچه غزه، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : دو شنبه 28 شهريور 1398
زمان : 15:16
شهدای غزه


script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: آرشیو عکس، رزمندگان غزه، شهدای غزه، غزه در خون، مسجد الاقصی، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : یک شنبه 31 اسفند 1398
زمان : 23:59
رزمندگان غزه


script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: رزمندگان غزه، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : یک شنبه 27 شهريور 1398
زمان : 18:38
چگونه از غزه دفاع کنیم؟


چگونه ما از "غزّه" دفاع کنیم...؟

... در شرایط فعلی یکی از راهکارهایی مهمی که می تواند امکان حضور جدی در نبرد غزه و اسرائیل را برای جوانان سایر کشورهای مسلمان فراهم سازد، به راه اندازی یک نبرد سایبرنتیک گسترده با رویکردهای پارتیزانی علیه دولت جعلی اسرائیل است.

به نظر می رسد جوانان کشورهای مسلمان و بویژه جوانان ایرانی می توانند با حمله ی اینترنتی به مناطق حساس اسرائیل زمینه را برای ایجاد شرایط تسلیم برای رژیم صهیونیستی در ماجرای دیوار حائل  فراهم کنند. چه اینکه تجربه نشان داده است هم اکنون کشور ایران در زمینه ی نبردهای اینچنینی دارای تخصص های پیشرفته ایست که از جمله ی نشانه های آن حمله به تأسیسات ماهواره ای آمریکا در پاکستان بوسیله ی ابداع و ایجاد یک ایستگاه انسداد فرکانس در شرق کشور و نیز حمله ی چند سال قبل تعدادی از دانشجویان ایرانی به تأسیسات برق رژیم صهیونیستی و قطع برق برای ساعات متمادی در تلاویو است.

 

2_انجام عملیات های استشهادی در مناطق صهیونیست نشین

گزینه ی مهمی که مبارزان حماس و بویژه گروه الکتائب و گردان های الاقصی و قسّام باید آن را در دستور کار خود قرار دهند، انجام عملیات های استشهادی در قلب رژیم اشغالگر و شهرک های صهیونیست نشین است. گزینه ای که رژیم صهیونیستی در طول حیات منحوس خود نشان داده است که به شدت از وقوع آن وحشت دارد. مبارزان حماس باید با تأسی به منش شهدایی همچون یحیی عیاش به طراحی و اجرای عملیات های گسترده شهادت طلبانه در شهرک های صهیونیستی و در مرحله ی دوم در شهرهای بزرگتری همچون عسقلان، دیمونا، نتانیا و تلاویو بپردازند.

مبارزان فلسطینی باید بدانند که رمز به زانو درآوردن اسرائیل؛ تنها و تنها انجام عملیات های استشهادی آنهم در قلب رژیم صهیونیستی است.

 

3_اتخاذ رویکردهای لازم برای ناامن سازی مناطق تحت نظر تشکیلات خودگردان

فعالان سیاسی مرتبط با فلسطین و چهره های آزادیبخش فلسطین در سرتاسر جهان باید به این مسئله اهتمام ویژه ای داشته باشند.

اینکه هم اکنون شهرهایی همچون رام الله، الخلیل، جِنین، طوکرم، کرانه ی باختری، نابلس و بیت المقدس که روزگاری صحنه ی رشادتهای مبارزان شهادت طلب فلسطینی علیه اشغالگران قدس بود؛ با خیانت سازشگران، تبدیل به یک حاشیه ی امن برای صهیونیست ها شده است؛ امریست که می توان به آن بعنوان یکی از دلایل اصلی زیاده خواهی صهیونیست ها اشاره کرد. فعالان سیاسی و مبارزان فلسطینی در سرتاسر جهان باید بدانند که تسلط اسرائیل بر شهرهای آنان نتیجه ای جز انقراض نسل فلسطینیان و در ادامه یهودی سازی خاورمیانه و حتی نسل های بعدی فلسطینی نخواهد داشت. پس چگونه می شود که هم اکنون شاهد هستیم گروه های معارض فلسطینی هیچگونه اقدامی برای بازگردانی دوباره ی روح مجاهدت به شهرهای تحت سیطره ی تشکیلات خودگران، نمی کنند...؟!

گروه های فلسطینی و حتی لبنانی باید بصورت جدی برای انجام مبارزات در اراضی تشکیلات خودگردان و بازپس گیری روند سازش برنامه ریزی کرده و روند نارضایتی عمومی از تشکیلات خودگران فلسطین را سرعت ببخشند.

 

4_تحرک سیاسی احزاب اسلامی مصر

متأسفانه در ماجرای غزّه؛ باید از دولت مصر بعنوان اصلی ترین همکار اسرائیل برای تحت فشار قرار دادن مردم مظلوم غزّه نام برد. در این شرایط با توجه به تصمیم دولت مصر برای ایجاد دیوار فولادی مابین غزه و مصر، این تکلیف بر احزاب اسلامی مصر از جمله اخوان المسلمین و شاخه های غیررسمی حزب الدّعوة در این کشور واجب می آید که با انجام کارهای تشکیلاتی و حساس سازی افکار عمومی مسلمانان در مصر، نسبت به تحت فشار قرار دادن دولت مصر برای جلوگیری از این اقدام غیرانسانی تلاش کنند.

بدیهیست در این میان نقش علما و اساتید جامعه ی الازهر می تواند بسیار پر رنگ باشد. که البته جا دارد مقامات سیاسی حماس و بویژه دفتر سیاسی این حزب برای مجاب کردن چهره های الازهر، فعالیت ها و گفتگوهای سیاسی ویژه ای را تدارک ببینند. اقدامی که به نظر می رسد تاکنون توسط اسرائیل و متحد اصلی او یعنی آمریکا بصورتی جدی تر و حتی زودتر از مقامات دولت حماس انجام گرفته است؛ که هم اکنون شاهد سکوت الازهر در زمینه ی دیوار حائل غزه_مصر هستیم.

 

5_ناآرام سازی فضای شهروندی اسرائیل

فعالان جبهه ی قدس، باید بحث ناآرام سازی فضای شهروندی اسرائیل را کاملاً جدی دنبال کنند. اسرائیل باید از درون شهرهای خود و بوسیله ی یهودیان و  صهیونیست های ساکن در شهرهای این کشور دچار چالش های جدی باشد. مطرح سازی اخبار مربوط به مفاسد اخلاقی و مالی سران رژیم صهیونیستی و بویژه تعدادی از خاخام های صهیونیستی به هر نحو، می تواند زمینه را برای ایجاد این اتفاق فراهم کند.

همچنین حساس سازی مردم اسرائیل نسبت به مسائلی مثل حقوق بشر، زنان، نحوه ی اداره ی اسرائیل، نارضایتی عمومی یهودیان در زمینه ی ترس از حملات شهادت طلبانه ی مجاهدان فلسطینی و مسائل اینچنینی باید بصورت جدی در مورد اسرائیل مطرح شود، تا این رژیم بیشتر از گذشته درگیر این قبیل مسائل شود.

گروه های الکتائب، الاقصی، قسّام و بویژه دولت حماس باید بحث ایجاد ترس و وحشت در وجود تمامی ساکنان شهرهای اسرائیل را از حملات شهادت طلبانه ی مبارزان خود، در دستور کار قرار دهد.

البته این نکته نباید از نظر دور داشته شود که اسرائیل، خود با طرح برخی از مسائلی که به آنها اشاره شد، قصد رسمیت بخشی به رژیم اشغالگر قدس را در افکار عمومی جهان دارد و قصد نموده است که با انعکاس عمدی برخی از این اخبار، خود را یک دولت معمولی مثل سایر دول جهان نشان دهد. لذا افراد و گروه هائیکه در این زمینه فعالیت هایی را انجام می دهند، باید توجه داشته باشند که تمامی فعالیت های آنان در زمینه ی آشکار نمودن مسائل داخلی رژیم صهیونیستی با این تیتر همراه باشد که اسرائیل یک دولت اشغالگر و یک رژیم جعلی است.

 

6_انتشار گسترده ی تصاویر و فیلم های مربوط به حمله ی اسرائیل به غزه

فعلان رسانه ای جبهه ی آزادی قدس شریف باید تمام تلاش خود را برای انعکاس تصاویر بجا مانده و ثبت شده از حمله ی اسرائیل به نوار غزّه به کار گیرند. بدیهیست که این اقدام در حساس نمودن افکار عمومی جهان نسبت به جنایات رژیم صهیونیستی تأثیر بسزایی داشته و قطعاً این همراهی افکار عمومی جهان با مردم غزّه می تواند یکی از امیدهای ویژه ی حماس برای باز شدن یک راه ارتباطی میان غزه و جهان بیرون باشد.

 

7_انجام جنگ های ایذائی نوین توسط مبارزان حماس

مبارزان گروه کتائب و سایر گردان های قسّام و گردان های الاقصی باید با ورود به عرصه ی جنگ های نوین نسبت به ایجاد تشنجات جدی در اسرائیل تلاش کنند.

به راه اندازی نبردهای میکروبی و ویروسی، آدم ربایی از صهیونیست ها، استفاده از حیوانات، به کارگیری نظریه ی کشتار خاموش و دست یازیدن به اصول نبردهای بیوتکتونیک در زمینه ی ناامن سازی شهرهای صهیونیستی، می تواند بصورت جدی باعث درگیر شدن اسرائیل با مسائل داخلی شود. در اینجا لازم است به این نکته اشاره شود که مبارزان فلسطینی باید توجه داشته باشند که انعکاس برخی از نبردهای ایذائی اینچنینی در سطح جهان باعث کاهش محبوبیت آنان در سطح افکار عمومی جهان خواهد شد. لذا تشکیلات اطلاع رسانی دولت حماس باید در زمینه ی انعکاس اخبار مربوط به مقابله ی حماس با صهیونیست ها، دقت ویژه ای را مبذول دارد، چه اینکه انتشار تصاویر مربوط به هدف قرار دادن کماندوهای گولانی توسط تک تیراندازهای حماس، بازخور مطلوبی در سطح افکار عمومی جهان نداشته است.
script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: چگونه از غزه دفاع کنیم، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : شنبه 26 شهريور 1398
زمان : 20:48
تاریخچه فلسطین


 

 

 تاريخچه ی فلسطين

سرزمين پيامبران سرزمين فلسطين كه در قديم كنعان نام داشت داراي 25000 كيلومتر مربع مساحت و در ساحل شرقي درياي مديترانه و در مجاورت كشورهاي مصر سوريه لبنان و اردن قرار دارد.اين منطقه محل ظهور پيامبران بزرگي چون عيسي (ع)، موسي (ع) و محل عبور و زندگاني حضرت ابراهيم (ع) بوده است و از نظر موقعيت ژئوپلتيك نيز بسيار حساس و استراتژيك مي باشد .تاريخ پرماجراي فلسطين با نام وياد انبياء سلف آغاز مي شود حدود 4000 سال پيش حضرت ابراهيم (ع) ظهور كرد پسرش اسحاق و نوهاش يعقوب كه بعدها اسرائيل نام گرفت.دوازده قوم بني اسرائيل از دوازده پسر يعقوب مي باشد هنگامي كه خشكسالي همه جا را فراگرفت يعقوب و فرزندانش به همراه ساير خانواده در منطقه گوشن واقع در ضرق دلتاي رود نيل در مصر اسكان يافتند تا حدود 13 قرن قبل از ميلاد بني اسرائيل بسيار مقتدر بودند و در هنگام حكومت فرعون بر مصر وپيش از ظهور حضرت موسي (ع) جمعيت انبوهي پيدا مي كنند.در قرن 13 ميلادي فرعون بني اسرائيل را تحت فشار قرار داد و حضرت موسي (ع) 430 سال پس از ورود يعقوب به مصر قوم بني اسرائيل را از سرزمين مصر براي بردن به ارض موعود به حركت درآورد موسي (ع) چهل روز از قوم خود غائب شد تا الواح دهگانه را براي هدايت مردم بياورد، قوم وي دوباره به بتپرستي روي آوردند كه بخاطر اين نافرماني بود كه چهل سال در بيابانها سرگردان شدند. بعد از وفات حضرت موسي (ع) بني اسرائيل به رهبري يوشع بن نون (ع) از نهر اردن گذشته و به شهر اريحا وارد شدند.حدود هزار سال پيش از ميلاد حضرت داود توانست اورشليم را از دست فلسطينيان خارج كند و بيت المقدس يا خانه ی خدا را در آنجا بنا كند كه اين بنا توسط حضرت سليمان تكميل شد. بيت المقدس حدود 1100 پس از كعبه در مكه به دست ابراهيم (ع)و 970 سال پيش از ميلاد مسيح (ع) ساخته شد.ساكنان اوليه :در سال 1184 قبل از ميلاد قومي به نام فيليسطين كه از جزيره كرت در درياي مديترانه آمده بودند به فرمان رامسس سوم بين سوريه و مديترانه و ناحيه ی يوپه ساكن شدند، آنان ساحل مديترانه را تا آن سوي كوه كرمل تصاحب كردند و كم كم بخشي از كانونهاي شهري كنعانين حيان در حوالي شهر حبدون، موآبيها در شرق بحرالميت و ادوبيها را در جنوب شرقي يافتند و از نظر تحقيقات باستان شناسي و تاريخي غير ممكن است كه به قوم بني اسرائيل تحت عنوان تاريخي حقوق اولين اشغال كننده يك سرزمين اسناد داده شود.توسعه طلبي امپراطوري هاي آشور و بابل، اختلافات داخلي يهوديان و همكاري آنها با دشمنانشان به منظور سركوبي يكديگر موجب شد تا حكومت اسرائيل به دست آشوريان در سال 712 قبل از ميلاد منهدم شده و مردم آنجا جلاي وطن كرده و دوره گمنامي را آغاز كردند و به جاي آنان بابليان در سرزمين اسرائيليان اسكان داده شدند، در زمان بخت النصر در سال 586 قبل از ميلاد مجدداً كشور يهود مورد حمله ی آشوريان قرار گفت كه منجر به انحطاط و اسارت بني اسرائيل شد. سرانجام در سال 539 قبل از ميلاد كورش، شاه ايران، بابل را تسخير كرد و يهود بني اسرائيل را آزاد ساخت. ظهور حضرت عيسي (ع): حضرت مريم (س) از زنان برگزيده ی عالم بشريت است، عمران پدر مريم از علما و معارف بيت المقدس بود، مريم پيش از تولد نذر خدمت در بيت المقدس شد، پس از تولد در كنار مربي خود زكريا به حد رشد رسيد آنگاه هاتف غيبي او را به فرزندي كه عيسي (ع) نام دارد، مژده داد. مريم سرشار از نويدهاي آسماني به ميان قوم خود آمد، در بيت اللحم بني اسرائيل به گردش جمع شدند و به سرزنش پرداختند، با وجود معجزه ی عيسي (ع) كه در گهواره مادر را از تمام تهمتها مبرا خواند، بر مريم گران آمد كه در ميان اين مردم ملامتگر و عيب جو بماند، به اتفاق فرزندش راهي مصر شد تاآنكه عيسي (ع) 12 ساله شد، آنگاه به دستور سروش غيبي به ارض مقدس بازگشتند و در كنار رود اردن به خدمت حضرت يحيي (ع) رسيدند و از آنجا به مقصد دهكده ناصره روانه شدند هنگامي كه از ناصره همراه حواريون به سوي بيت المقدسي به حركت درآمد كرامات فراواني از او ظاهر گرديد، سرانجام به فتوايشوراي يهود و جوسازيهاي شديد آنان، حضرت عيسي (ع) توسط حكمران رومي سرزمين يهودا ظاهراً مصلوب شد( به روايت انجيل، مسيح در سال 30 ميلادي مصلوب شد) البته قرآن كريم مصلوب شدن عيسي (ع )را نفي كرده و ميفرمايد خداوند او را به سوي خويش بالا برد.- حدود 300 پس از به ظاهر مصلوب شدن مسيح ،كنستانتين امپراطور روم در سال 313 ميلادي دين مسيح را پذيرفت و اين مذهب را رسمي اعلام كرد.از سال 135 ميلادي تا پيش از قرن 5 فقط عده قليلي و انگشت شماري يهودي در بيت المقدس زندگي مي كردند.ظهور نبي مكرم اسلام حضرت محمد (ص)در سالهاي 569 يا 570 ميلادي حضرت محمد (ص) در مكه متولد شد.در 13 سال اول بعثت كه پيامبر اكرم در مكه زندگي مي كردند، مسجد الاقصي در بيت المقدس قبله ی اول مسلمين بود و پس از مهاجرت به مدينه در سال دوم در مسجد بني سلمه در شهر مدينه ،به فرمان خداوند، قبله ی مسلمين از مسجدالاقصي به مسجدالحرام تغيير يافت كه شايد خلع سلاح كردن يهود به خاطر اينكه مسلمانان را به دليل نمازگزاردن به قبله آنان تحقير مي كردند، از مهمترين دلايل آن بوده است.تسخير بيت المقدس: در سالهاي 614 ميلادي، خسرو پرويز پادشاه ايران بر بيت المقدس يورش برد و به تحريك يهوديان در اين شهر آثار مسيحيان را نابود كرد و هزاران نفر را طعمه سلاح خود كرد پس از مدتي به سال 629 ميلادي امپراطور روم، بيت المقدس را از سپاهيان ايران باز پس گرفت .پس از رحلت پيامبر، در زمان خليفه دوم (632 ميلادي)سوريه و بيت المقدس بدست مسلمين فتح شد و روميان در آنجا شكست خوردند. مسلمانان، بيت المقدس را از روميها (دشمنان يهود) بازستاندند و اين ادعاي يهود كه مسلمين قدس را از ايشان گرفتند موهوم است.جنگهاي صليبي:در ژوئيه 1099 ميلادي با تهاجم اروپائيان عليه مسلمانان جنگهاي صليبي آغاز شد كه تا حدود دو قرن ادامه يافت عده زيادي از مسيحيان براي تماشاي ظهور عيسي روانه بيت المقدس شدند و كشيشان هر سال وعده ظهور را به سال ديگر موكول مي كردند.پس از محاصره طولاني بيت المقدس و نبردي سخت عاقبت صليبيون وارد شهر شدند.((گودو آدوبويون)) سردار نخستين جنگ صليبي در گزارش خود به پاپ در باب اين جنايات نوشت:(( اگرميخواهيد بدانيد با دشمناني كه در بيت المقدس بلدست ما افتادند چه معامله اي شد همين قدر بدانيد كه افراد ما در رواق سليمان و بعد در لجهاي از خون مسلمانان مي تاختند و خون تا زانوي مركب ميرسيد.))در مراحل پاياني جنگ دوم صليبي در سال 1187 ميلادي صلاح الدين ايوبي صليبيون را تار و مار كرد، با همه ی توطئه ها و دسايس يهوديان را مورد رافت و عطوفت كامل انساني قرار دادند و يهوديان مجدداً به آزادي نسبي از جمله حق سكونت در بيت المقدس دست يافتند.باجنگهاي صليبي دانش و تمدن اسلامي به اروپا راه يافت.(دوره حكومت عثماني):طي سالهاي -1917 1517 ميلادي سرزمين فلسطين از قسطنطنيه توسط تركان عثماني اداره شد كه البته اين دوره نيز جز حكومت مسلمين بر فلسطين محسوب مي شد.

script language='JavaScript' type='text/javascript' src='http://www.ghalebkadeh.com/myuploads/Palestine/Palestine_1.js'>

:: موضوعات مرتبط: تاریخچه فلسطین، ،
نویسنده : سعید فرجی و مجتبی فرجی
تاریخ : سه شنبه 22 شهريور 1398
زمان : 16:29

صفحه قبل 1 صفحه بعد


.:: This Template By : Theme-Designer.Com ::.